موسسه تحقیقات علوم دامی کشور
علوم دامی
2588-6436
27
104
2014
10
23
Genetic Diversity Assessment of Iranian Honey Bee Population in Northwest Iran Using Microsatellite Markers and Morphological Characteristics
ارزیابی تنوع ژنتیکی جمعیت زنبور عسل ایرانی (Apis mellifera meda) در شمالغرب ایران با استفاده از نشانگرهای ریزماهواره و خصوصیات مرفولوژیکی
3
16
100096
10.22092/asj.2014.100096
FA
لطفعلی
دولتی
استادیار گروه گیاهپزشکی دانشکده کشاورزی دانشگاه زنجان
مصطفی
ملایی
دانش آموخته ی کارشناسی ارشد حشره شناسی کشاورزی گروه گیاهپزشکی دانشگاه زنجان
غلامحسین
طهماسبی
استاد پژوهشی بخش تحقیقات زنبور عسل مؤسسه تحقیقات علوم دامی کشور
Journal Article
2013
01
20
Totally, 3200 and 320 young worker bees were investigated morphologically and molecularly respectively. The four important honey bee microsatellite loci, A24, A28, A29, A113, indicated a considerable level of genetic diversity among the nation’s northwest honey bee populations and, considering average number of alleles per locus (3.25-5.75) and, average expected heterozygosity (0.445-0.701) high level of variability was shown. Moreover, according to molecular analysis of variance (AMOVA), intra-population and inter-population genetic diversity were estimated to be 70% and 30% respectively. In addition, statistical analysis of morphological characteristics using Principle Component Analysis (PCA) revealed that northwestern honey bee population of Iran could be divided into, at least, three groups. Considering the high genetical diversity of honey bee in northwest Iran, establishing queen rearing stations and executing interbreeding programs for honey bee population in northwest Iran seems to be necessary. Furthermore, considering the high level of polymorphism in the studied markers, they are recommended to be applied for Quantitative Trait Loci (QTL) mapping, Marker Assisted Selection (MAS) and, other related investigations.
در مجموع، 3200 زنبور کارگر جوان از نظر مرفولوژیکی و 320 زنبور از لحاظ مولکولی بررسی شدند. مطالعه چهار جایگاه ریزماهوارهای مهم زنبور عسل (A24, A28, A29, A113) نشان داد که تنوع ژنتیکی قابلملاحظهای در بین جمعیتهای زنبور عسل شمالغرب ایران وجود دارد و از نظر میانگین تعداد آلل به ازای هر جایگاه (25/3-75/5) و میانگین هتروزایگوسیتی مورد انتظار (445/0-701/0) دارای سطح بالایی از تنوع میباشند. همچنین، براساس نتایج تجزیه واریانس مولکولی (AMOVA)، تنوع ژنتیکی درون جمعیتی 70 درصد و تنوع ژنتیکی بین جمعیتی 30 درصد برآورد گردید. علاوه بر آن، آنالیز آماری دادههای مرفولوژیکی با استفاده از تجزیه به مؤلفههای اصلی (PCA) نشان داد که جمعیت زنبور عسل شمالغرب ایران حداقل به سه گروه قابل تفکیک است. نظر به تنوع بالای ژنتیکی زنبور عسل شمالغرب ایران، ایجاد ایستگاههای پرورش ملکه و اجرای برنامههای اصلاح نژادی مختص توده زنبور عسل شمالغرب کشور، لازم و ضروری بنظر میرسد. همچنین با توجه به چندشکلی بالای نشانگرهای مورد مطالعه، این نشانگرها برای مطالعات بعدی از جمله برای نقشهیابی صفات کمی (QTL mapping) و استفاده از آنها برای انتخاب به کمک نشانگر (MAS) و سایر مطالعات توصیه میشود.
https://asj.areeo.ac.ir/article_100096_e38355b24994156fc08406c586946c0c.pdf
موسسه تحقیقات علوم دامی کشور
علوم دامی
2588-6436
27
104
2014
10
23
Determination of digestibility and utilization of ensiled broad bean stover on performance of fattening Dalagh lambs.
تعیین قابلیت هضم و استفاده از ساقه و برگ باقلای سیلو شده در جیره غذایی بره های پرواری دالاق
17
24
100167
10.22092/asj.2014.100167
FA
محمد
پاسندی
عضو هیأت علمی مرکز تحقیقات کشاورزی و منابع طبیعی استان گلستان
Journal Article
2013
04
23
In this research, first eighty five percent of broad bean stover mixed with nine percent of wheat straw and six percent of sugar beet molasses ensiled and its digestibility determined by four mature weathers. In the next stage, broad bean stover silage (BBSS) included in the ration of twenty male lambs with average body weight of 25.53±2.23 kg for 84 days in a completely randomized design. Forage to concentrate ratio were 30:70 in all diets. The forage content of the experimental diets included: 1) 60% alfalfa + 40% wheat straw (control), 2) 40% alfalfa + 26.7% wheat straw + 33.3% BBSS, 3) 20% alfalfa + 13.3% wheat straw and 66.7% BBSS and 4) 100% BBSS. Dry matter, organic matter, crude protein, ether extract and acid detergent fiber in the BBSS were 30, 89.75, 10.82, 0.6 and 42.6 percent respectively. Metabolizable energy and total digestible nutrient of BBSS were 1.98 Mcal/kg and 42.97 percent respectively. The results of fattening trial showed that the highest dry matter intake (1.84 kg/d/animal) were in control group and the lowest amount (1.57 kg/d/animal) observed in fourth treatment (P<0.05). Increase the level of BBSS in the ration, reduced average daily gain of the lambs (P<0.05) but feed conversion ratio improved none significantly. Therefore, BBSS can be included as a forage sources in the growing lambs ration.
در این پژوهش ابتدا، هشتاد و پنچ درصد ساقه و برگ باقلا خرد شده با نه درصد کاه گندم و شش درصد ملاس سیلو گردید و قابلیت هضم آن با استفاده از چهار رأس گوسفند نر بالغ تعیین شد. در مرحله بعد، سیلاژ ساقه و برگ باقلا طی یک دوره 84 روزه در قالب طرح کاملا تصادفی با استفاده از20 رأس بره نر پرواری با میانگین وزن اولیه 23/2±50/25 کیلوگرم مورد ارزیابی قرار گرفت. نسبت علوفه به کنسانتره در تمام جیره ها 30 به70 بود. بخش علوفه جیره های آزمایشی شامل: 1)60 درصد یونجه+40 درصدکاه گندم (شاهد)، 2) 40 درصد یونجه+7/26 درصد کاه گندم+3/33 درصد سیلاژ باقلا، 3) 20 درصد یونجه+3/13 درصد کاه گندم+7/66 درصد سیلاژ باقلا و 4) 100 درصد سیلاژ باقلا بود. ماده خشک، ماده آلی، پروتئین خام، چربی خام و دیواره سلولی بدون همی سلولز باقلای سیلو شده به ترتیب 30، 57/89، 82/10، 6/0 و 60/42 درصد بود. انرژی قابل متابولیسم و مجموع مواد مغذی قابل هضم سیلاژ به ترتیب برابر 98/1 مگاکالری در کیلوگرم و 97/42 درصد بود. نتایج آزمایش پرواری نشان داد که بیشترین ماده خشک مصرفی بره ها (84/1 کیلو گرم در روز) در جیره شاهد و کمترین آن (57/1 کیلوگرم در روز) در گروه تغذیه شده با جیره 4 مشاهده شد (05/0P<). با افزایش میزان سیلاژ باقلا در جیره مقدار افزایش وزن روزانه بره ها کاهش یافت (05/0P<)، اما ضریب تبدیل غذایی خوراک بهبود غیر معنی داری یافت. بنابراین سیلاژ ساقه و برگ باقلا می تواند به عنوان یک منبع علوفه ای در جیره بره های در حال رشد مورد استفاده قرار گیرد.
https://asj.areeo.ac.ir/article_100167_6f46c8d05840f1b225aff1dce566bbae.pdf
موسسه تحقیقات علوم دامی کشور
علوم دامی
2588-6436
27
104
2014
10
23
Effect of diets containing urea molasses on the fattening performance and blood urea nitrogen of Arabia male lambs.
تأثیر جیره های غذایی حاوی اوره و ملاس بر عملکرد پروار و نیتروژن اوره ای خون برّه های نر عربی
25
38
100168
10.22092/asj.2014.100168
FA
احمد
خیاط
محقق مرکز تحقیقات کشاورزی صفی آباد، دزفول
حسن
فضائلی
استاد، موسسه تحقیقات علوم دامی کشور
فرخ
کفیل زاده
دانشیار گروه علوم دامی، دانشکده کشاورزی، دانشگاه رازی، کرمانشاه
Journal Article
2013
04
23
In order to investigate the effect of diets contained urea and molasses on fattening performance and blood urea nitrogen (BUN) density of male lambs, 72 Arabic male lambs were used in a completely randomized design with a 3×4 factorial experiment, for 90 days. The experimental diets contained; 0, 0.5, 1 and 1.5% of urea each with 0, 7.5 and 15% of molasses, in isoprotein and isocalaric diets. The diets were prepared as total mixed ration and fed ad libitum twice per day. Results showed that the highest and lowest average daily gain (ADG) of lambs were obtained in lambs received diets contained 0.0 and 1.5% urea, respectively (p < 0.05). Utilization of different levels of molasses did not significantly affected the ADG of lambs. The lambs ADG was not affected by the interaction of urea and molasses in the diets. However, dry matter intake (DMI) and feed conversion ratio were affected by different levels of urea or molasses, and interaction of urea×molasses (p < 0.05). The highest and lowest concentration of BUN were detected in lambs received diets contained 1.5% and 0.5% urea with 29.42 mg/dl and 26.78 mg/dl respectively (p < 0.05). BUN density was not affected by molasses level, but it was affected by the interaction of urea×molasses in the diet (p < 0.05). In general, based on the results of this experiment, utilization of 1.5% of urea plus 7.5% of molasses in the diet of fattening lambs, could reduced the feed cost and improve the optimization of fattening lambs performance.
به منظور بررسی تأثیر جیره های غذایی حاوی اوره و ملاس بر عملکرد پروار و نیتروژن اوره ای خون برّههای پرواری، از 72 رأس برّه ی نر عربی در قالب طرح کاملاً تصادفی و با آزمایش فاکتوریل 4 × 3، به مدت 90 روز استفاده گردید. جیره های آزمایشی حاوی سطوح صفر، 5/0، 1 و 5/1 درصد اوره، و هر کدام در سه سطح صفر، 5/7 و 15 درصد ملاس، با پروتئین خام و انرژی قابل متابولیسم یکسان بود. جیره های غذایی به شکل کاملاً مخلوط تهیه شد و تا حد اشتها دو بار در روز به برّهها تغذیه گردید. نتایج نشان داد که بیش ترین و کم ترین افزایش وزن روزانه به ترتیب مربوط به برّههای تغذیه شده با سطوح صفر و 5/1 درصد اوره بود (05/0P< ). استفاده از سطوح مختلف ملاس اثر معنی داری بر افزایش وزن روزانه ی برّهها نداشت. اثر متقابل اوره و ملاس تأثیری بر افزایش وزن روزانه ی برّهها نداشت، امّا ماده ی خشک مصرفی روزانه و ضریب تبدیل خوراک، تحت تأثیر سطوح مختلف اوره یا ملاس، و اثر متقابل آنها قرار گرفت (05/0P< ). بیش ترین و کم ترین غلظت نیتروژن اوره ای خون برّهها به ترتیب مربوط به جیره های غذایی حاوی 5/1 و 5/0 درصد اوره و به ترتیب 42/29 و 78/26 میلی گرم در دسی لیتربود (05/0 P<). غلظت نیتروژن اوره ای خون تحت تأثیر ملاس قرار نگرفت، امّا اثر متقابل اوره و ملاس، نیتروژن اوره ای خون را تحت تأثیر قرار داد (05/0 P<). به طور کلی بر اساس نتایج به دست آمده چنین می توان دریافت که با استفاده از5/1 درصد اوره به همراه 5/7 درصد ملاس در جیره ی برّههای پرواری می توان، هزینه ی خوراک مصرفی برای هرکیلوگرم افزایش وزن زنده را کاهش داد.
https://asj.areeo.ac.ir/article_100168_7803a3e4feb71f60ca74b1b9cf8e14f3.pdf
موسسه تحقیقات علوم دامی کشور
علوم دامی
2588-6436
27
104
2014
10
23
Effect of replacing corn silage by amaranth silage on weight gain, rumen fermentation and blood parameters in fattening Moghani lambs
تأثیر جایگزینی سیلاژ ذرت با سیلاژ تاج خروس بر افزایش وزن، تخمیر شکمبهای و فراسنجههای خونی یک گله پرواری گوسفند مغانی
39
54
100169
10.22092/asj.2014.100169
FA
یوسف
روزبهان
دانشیار گروه علوم دامی، دانشکده کشاورزی، دانشگاه تربیت مدرس، تهران، ایران
جواد
رضائی
دانشجوی دکتری گروه علوم دامی، دانشکده کشاورزی، دانشگاه تربیت مدرس، تهران، ایران
حسن
فضائلی
استاد، مؤسسه تحقیقات علوم دامی، کرج، ایران
مجتبی
زاهدیفر
استادیار، مؤسسه تحقیقات علوم دامی، کرج، ایران
قاسم
مقصودی نژاد
پژوهشگر، مؤسسه تحقیقات علوم دامی، کرج، ایران
Journal Article
2013
05
24
Fifty Moghani male lambs with mean body weight of 28±1.9 kg were investigated in a completely randomized design for 98 days to assess the effect of replacing corn silage (CS) by amaranth silage (AS) on weight gain, rumen fermentation and blood parameters. Five iso-energetic and iso-nitrogenous diets, in which CS replaced by different levels of AS (0, 75, 150, 225, or 300 g/kg of diet DM), were formulated to meet animal requirements. The diets were offered <em>ad libitum</em> and twice daily as total mixed rations. Dietary replacement of CS by AS, increased the daily feed intake, weight gain and molar proportion of butyrate, but diminished the ruminal proportion of iso-valerate, and blood content of triglycerides (P<0.05). The molar proportion of acetate, propionate, iso-butyrate, valerate and pH of the rumen, and plasma levels of the glucose, total protein, albumin, creatinine, Ca, P, Mg, Na, K and Cl were similar among the experimental treatments. Overall, replacement of CS by AS up to 300 g/kg of dietary DM in diet of fattening Moghani lambs were possible, without negative effect on animal growth and blood parameters.
بهمنظور بررسی تأثیر جایگزینی سیلاژ ذرت (CS) با سیلاژ تاجخروس (AS) بر افزایش وزن، تخمیر شکمبه و فراسنجههای خون دام، تعداد 50 رأس بره نر مغانی با میانگین وزنی 9/1±28 کیلوگرم به مدت 98 روز در قالب طرح کاملاً تصادفی مورد بررسی قرار گرفتند. پنج جیره آزمایشی همانرژی و همپروتئین بر اساس نیازهای غذایی دام تنظیم شدند که در آنها سیلاژ ذرت با سطوح مختلف سیلاژ تاجخروس (بهترتیب سطوح 0، 75، 150، 225 و 300 گرم در کیلوگرم ماده خشک) جایگزین گردید. خوراکدهی به صورت آزاد و در قالب جیره کاملاً مخلوط دو بار در روز انجام شد. با جایگزین نمودن سیلاژ ذرت با سیلاژ تاجخروس، مصرف خوراک روزانه، افزایش وزن، نسبت مولی بوتیرات در شکمبه افزایش، اما نسبت مولی ایزووالرات شکمبه، و غلظت تریگلیسریدهای خون کاهش یافت (05/0P<). نسبتهای مولی استات، پروپیونات، ایزوبوتیرات، والرات و pH شکمبه، غلظت گلوکز، پروتئین کل، آلبومین، کراتینین، کلسیم، فسفر، منیزیم، سدیم، پتاسیم و کلر خون در بین تیمارهای آزمایشی یکسان بود. در مجموع، جایگزینی سیلاژ ذرت با سیلاژ تاجخروس تا سطح 300 گرم در کیلوگرم ماده خشک جیره، برای بره پرواری مغانی بدون آن که اثر منفی بر رشد دام و فراسنجههای شیمیایی خون داشته باشد، امکانپذیر بود
https://asj.areeo.ac.ir/article_100169_9f4aeeb84f8c869ef9b721348d3060b7.pdf
موسسه تحقیقات علوم دامی کشور
علوم دامی
2588-6436
27
104
2014
10
23
ffect of irradiation on ruminal disappearance of dry matter and crude protein, and in vitro digestibility of canola meal.
تاثیر پرتوتابی بر ناپدید شدن شکمبه ای ماده خشک و پروتئین خام، و قابلیت هضم برون تنی کنجاله کانولا
55
66
100170
10.22092/asj.2014.100170
FA
فرزاد
قنبری
استادیار، گروه علوم دامی، دانشکده کشاورزی و منابع طبیعی، دانشگاه گنبد کاووس
تقی
قورچی
استاد، گروه تغذیه دام و طیور، دانشکده علوم دامی، دانشگاه علوم کشاورزی و منابع طبیعی گرگان
پروین
شورنگ
استادیار، پژوهشگاه علوم و فنون هسته ای، پژوهشکده کشاورزی هسته ای کرج
هرمز
منصوری
استادیار ، موسسه تحقیقات علوم دامی کشور
نورمحمد
تربتی نژاد
استاد، گروه تغذیه دام و طیور، دانشکده علوم دامی، دانشگاه علوم کشاورزی و منابع طبیعی گرگان
Journal Article
2013
06
24
This research was conducted to evaluate the effects of electron beam (EB) and gamma ray (GR) radiations at doses of 25, 50 and 75 kGy on ruminal degradation kinetics of dry matter (DM) and crude protein (CP),and<em>in vitro</em> digestibility of canola meal (CM). The nylon bag technique and <em>in vitro</em> two step method were used for this aim. GR decreased ruminal degradability of DM (P<0.05), but EB had no effect on this trait (P>0.05). The ruminal degradation of CP was reduced by irradiation (P<0.05). In this case the efficacy of GR was more than EB (P<0.05). <em>In vitro</em> digestibility of CM was increased by irradiation (P<0.05). With increasing dose of GR and EB, the value of <em>in vitro</em> DM digestibility increased linearly (P<0.05). The effects of EB and GR on increasing of this trait were the same (P>0.05) The results of this study showed greater effects of GR than the EB in reducing the ruminal degradation of DM and CP, while the <em>in vitro</em> digestibility of CM was equally affected by these ionizing radiations.
این پژوهش بهمنظور بررسی تاثیر پرتوهای یونساز گاما و الکترون در دزهای 25، 50 و 75 کیلوگری، بر تجزیه شکمبهای ماده خشک و پروتئین خام، و قابلیت هضم برون تنی کنجاله کانولا انجام گرفت. بدین منظور از تکنیک کیسههای نایلونی و روش هضم دو مرحلهای استفاده شد. پرتو گاما باعث کاهش تجزیهپذیری ماده خشک شد (05/0P<)، اما پرتو الکترون تاثیری بر این صفت نداشت (05/0P>). تجزیه شکمبهای پروتئین خام بهوسیله پرتوتابی کاهش یافت (05/0P<). در این خصوص تاثیر اشعه گاما بیشتر از تابش الکترون بود (05/0P<). قابلیت هضم برون تنی کنجاله کانولا تحت تاثیر پرتوتابی افزایش یافت (05/0P<). با افزایش دز تابش پرتوهای الکترون و گاما، مقدار قابلیت هضم برونتنی ماده خشک، بهطور خطی افزایش یافت (05/0P<). تاثیر تابش الکترون و اشعه گاما در افزایش این صفت یکسان بود (05/0P>). نتایج این پژوهش نشان داد که هرچند تاثیر پرتو گاما در کاهش تجزیه شکمبه ای ماده خشک و پروتئین خام کنجاله کانولا بیشتر از پرتو الکترون بود، اما قابلیت هضم برون تنی آن به طور یکسانی تحت تاثیر این پرتوهای یونساز افزایش یافت.
https://asj.areeo.ac.ir/article_100170_44b84ca2151b7258ff59c0036d1c850d.pdf
موسسه تحقیقات علوم دامی کشور
علوم دامی
2588-6436
27
104
2014
10
23
Effect of partial replacement of barley with beet pulp on growth performance, digestibility and some histopathological alterations of rumen in lambs fed by high concentrate diets
اثر جایگزینی جو با تفاله چغندر بر عملکرد رشد، قابلیت هضم و آسیب شناسی بافت شکمبه گوسفندان تغذیه شده با جیرههای با کنسانتره بالا
67
78
100171
10.22092/asj.2014.100171
FA
محسن
ساری
استادیار گروه علوم دامی دانشگاه کشاورزی و منابع طبیعی رامین خوزستان
رضا
بیضایی
دانش آموخته کارشناسی ارشد تغذیه دام دانشگاه کشاورزی و منابع طبیعی رامین خوزستان
محمد
بوجارپور
استادیار گروه علوم دامی دانشگاه کشاورزی و منابع طبیعی رامین خوزستان
مرتضی
چاجی
استادیار گروه علوم دامی دانشگاه کشاورزی و منابع طبیعی رامین خوزستان
موسی
اسلامی
دانشیار گروه علوم دامی دانشگاه کشاورزی و منابع طبیعی رامین خوزستان
Journal Article
2013
09
25
In order to investigate effects of partial replacement of starch with neutral detergent soluble fiber (NDSF) on weekly weight gain, feed intake, feed conversion ratio, digestibility and some histopathological changes of rumen, 16 lambs were used in completely randomized design. The experimental period was 70 days. Dietary treatments were 1- Control (high starch), 2- beet pulp, 18 percent, 3- beet pulp, 36 percent and 4- beet pulp, 54 percent (high soluble fiber). Lowest final weight and average daily weight gain observed in treatment 4 (P<0.05). Treatment 4 had the lowest dry matter intake in the second and third weeks and over the whole experimental period. Treatment 2 and treatment 3 showed the lowest while treatment 4 had the highest feed conversion ratio (P<0.05). Highest total tract DM digestibility was observed in treatment 1. NDF and ADF digestibility were significantly increased with increasing level of beet pulp in the diet (P<0.05). Result of the histological pathology of rumen revealed a decrease in occurrence of parakeratosis and hyperkeratosis with increasing level of soluble fiber in the diet (P<0.05). The result of this study suggest that partial replacement of starch with neutral detergent soluble fiber from beet pulp to 36% of ration dry matter can improve animal growth performance presumably due to a reduce rumen histological damage
به منظور بررسی اثرات جایگزینی بخشی از نشاسته با فیبر محلول در شوینده خنثی در جیرههای پرکنسانتره بر میزان افزایش وزن هفتگی، خوراک مصرفی، راندمان غذایی، قابلیت هضم و برخی فراسنجههای آسیب شناسی بافت شکمبه، 16 راس بره نر در قالب طرح کاملاً تصادفی طی 70 روز مورد استفاده قرار گرفت. تیمارهای آزمایشی عبارت بودند از 1- تیمار شاهد (نشاسته بالا)، 2- 18 درصد تفاله چغندر، 3 - 36 درصد تفاله چغندر و 4- 54 درصد تفاله چغندر (فیبر محلول بالا). اختلاف بین تیمارها در وزن نهایی و میانگین افزایش وزن روزانه در کل دوره آزمایش معنیدار بوده و تیمار چهار در مقایسه با دیگر تیمارها وزن نهایی و میانگین افزایش وزن روزانه کمتری داشته است (05/0>P). در هفتههای دوم و سوم و کل دوره آزمایش کمترین مقدار مصرف ماده خشک در تیمار 4 مشاهده گردید (05/0>P). ضریب تبدیل غذایی بین تیمارها در کل دوره اختلاف معنیداری داشته و تیمارهای 2 و 3 کمترین مقدار و تیمار 4 بیشترین مقدار را نشان دادند (05/0>P). با افزایش مقدار تفاله چغندر در جیره قابلیت هضم ماده خشک در سطح معنیداری کاهش و قابلیت هضم NDF و ADF افزایش یافت (05/0>P). همچنین با افزایش سطح فیبر محلول در جیره، رخداد کمتر پاراکراتوزیس و هایپرکراتوزیس مشاهده گردید (05/0>P). نتایج این آزمایش نشان داد که جایگزینی بخشی از نشاسته با فیبر محلول تفاله چغندرقند تا 36 درصد جیره میتواند تاثیر مطلوبی بر عملکرد رشد حیوان داشته باشد که این ممکن است به دلیل کاهش بروز ناهنجاریهای بافتی شکمبه در شرایط تغذیه جیرههای با فیبر محلول در شوینده خنثی باشد.
https://asj.areeo.ac.ir/article_100171_f3761b627328c631fbc5acb2a6b71803.pdf
موسسه تحقیقات علوم دامی کشور
علوم دامی
2588-6436
27
104
2014
10
23
Factors associated with the acceptance & rejection of rural livestock insurance in Garmsar(Semnan province)
عوامل مرتبط با پذیرش و عدم پذیرش بیمه دام روستائی توسط دامداران استان سمنان (مطالعه موردی شهرستان گرمسار)
79
90
100172
10.22092/asj.2014.100172
FA
علی
اشرف حامدی اوغولبیک
کارشناس ارشد، سازمان تحقیقات و مدرس دانشگاه جامع علمی کاربردی و دانشکده خبر
محمد
صادق صبوری
دانشگاه آزاد اسلامی گرمسار، باشگاه پژوهشگران و نخبگان جوان، گرمسار، ایران
Journal Article
2014
01
23
The main objevtive of the study is to determine the factors which influence the addeptance or rejection of rural livestock insurance in Garmsar. The research method is descriptive one. There are two groups of research populations: 1467 cases in acceptance group & 7000 cases in rejection group. The sample population is 320 cases among 8467 ones. Data collection instrumennt is questionnaire. The validity of the questionnaire was measured by faculty members & other agriculture experts & also reliability of it determined through Cronbach alpha which was %83. correlation between acceptance & rejection of investigated population. According to the findings of the research, between educational level, basic income from farm-related communication channels, contacts of experts and acceptance & rejection of livestock insurance at %5 & the mortality rate, loan awareness of the objectives of the livestock insurance benefits %1 there is a meaningful relationship. Mann -Whitney test shows the different educational levels, different awareness & interest to livestock insurance between the two groups. Besides, the T-test shows the livestock losses rate in two groups
هدف اصلی تحقیق حاضر تعیین عوامل مرتبط با پذیرش و عدم پذیرش بیمه دام توسط دامداران(دارای گاو وگوسفند) در شهرستان گرمسار می باشد. این تحقیق از نوع تحقیقات کاربردی و به روش توصیفی و همبستگی میباشد. جامعه آماری این تحقیق شامل دو گروه مشتمل بردامداران دارای بیمه دام که تا سال 1388 اقدام به بیمه دام نموده باشند (1467 نفر) و دامدارانی که مبادرت به بیمه دام ننمودهاند ( 7000 نفر) میباشد. که بر اساس فرمول کوکران تعداد نمونه برای گروه فاقد بیمه 160 نفر برآورد گردید و همین تعداد نیز برای کسانی که بیمه دام را پذیرفته اند در نظر گرفته شد. وسیله اصلی مورد استفاده دراین تحقیق پرسشنامه بود که روائی آن توسط اساتید دانشگاه علوم وتحقیقات وکارشناسان مرتبط در جهاد کشاورزی بررسی وپس از اصلاحات لازم برای سنجیدن پایایی پرسشنامه ازضریب کرونباخ آلفا استفاده شد که این ضریب برابر با 83% محاسبه گردید. بر اساس نتایج حاصل بین متغیرهای پذیرش و عدم پذیرش بیمه دام با سطح تحصیلات، درآمد اصلی از دامداری، رابطه با کانالهای ارتباطی، تماس با کارشناسان در سطح 5 درصد و میزان تلفات، وام دریافتی، آگاهی از اهداف و فواید بیمه دام نیز در سطح یک درصد رابطه معنی داری به دست آمد. آزمون من وایت نی نشان از تفاوت سطح تحصیلات و آگاهی نسبت به بیمه دام و علاقه در انجام بیمه بین دو گروه داشت. آزمون t این تفاوت را در تعداد تلفات دام در دو گروه نشان داد.
https://asj.areeo.ac.ir/article_100172_8062535ae3d863bd27be3e7e3dd3c347.pdf
موسسه تحقیقات علوم دامی کشور
علوم دامی
2588-6436
27
104
2014
10
23
Selection and validation of parameters in multiple linear and principal component regression for prediction fat-tail weight
انتخاب و ارزیابی پارامترها در تابعیت مولفه های اصلی و تابعیت خطی چندگانه برای پیش بینی وزن دنبه
91
100
100173
10.22092/asj.2014.100173
FA
سید مهدی
حسینی وردنجانی
دانشآموخته کارشناسی ارشد ژنتیک و اصلاح نژاد دام پردیس کشاورزی و منابع طبیعی کرج
سید رضا
میرایی آشتیانی
استاد گروه علوم دامی پردیس کشاورزی و منابع طبیعی کرج
عباس
پاکدل
دانشیار گروه علوم دامی پردیس کشاورزی و منابع طبیعی کرج
حسین
مرادی شهر بابک
استادیار گروه علوم دامی پردیس کشاورزی و منابع طبیعی کرج
Journal Article
2012
12
23
The objective of this study was to investigate the relationship among body weight and Fat-tail measurements with fat-tail weight by using Multiple regression and Principal component analysis. The eleven characters includes, body weight, Fat-tail length, Fat-tail circumference, width and diameters in 3 position of upper, middle and lower before the slaughter, and also Fat-tail weight after the slaughter, were measured in 120 Torki-Ghashghaii sheep. After analyzing data, the five first principal components explained 89.69% of the total variability for Fat-tail weight by 45.02, 19.81, 11.58, 7.27 and 6.1, respectively. The highest coefficients in the PC1 and PC2 were to Fat-tail circumference and widths (0.362±0.036) and Fat-tail diameters (0.50±0.34), respectively. Body weight had the highest coefficient in 3 next principal components. Fat-tail length had the highest coefficient in PC3 and PC4. In the Principal component regression, Fat-tail length (0.071), upper circumference of Fat-tail (0.041) and body weight (0.040), had the highest coefficients. While, in General least squares method, middle circumference of Fat-tail (0.083), Fat-tail length (0.077) and body weight (0.042), had the highest coefficients. Also, Principal component regression resulted into much lower amounts for Standard Error (0.006 to 0.02) than General least squares method (0.01 to 0.08). The result of this study showed, estimation of Fat-tail weight using Principal component analysis had a higher accuracy that could be useful for genetic improvement specialists in designing appropriate management, selection and implementation breeding programs
هدف از مطالعه حاضر بررسی ارتباط بین وزن بدن و اندازهگیریهای ابعاد دنبه با وزن دنبه با استفاده از تابعیت چندگانه و تحلیل مولفههای اصلی بود. در کل 11 صفت قبل از کشتار شامل، وزن بدن، طول دنبه، محیط، عرض و قطرهای دنبه در 3 موقعیت بالا، وسط و پایین و نیز وزن دنبه بعد از کشتار، در 120 راس گوسفند نژاد ترکی- قشقایی مورد اندازهگیری قرار گرفتند. بعد از آنالیز دادهها 5 مولفه اصلی اول (PC) مجموعا 69/89 درصد از واریانس وزن دنبه به ترتیب 02/45، 81/19، 58/11، 27/7، 1/6 را تشریح کردند. بالاترین ضرایب در PC1 مربوط به محیط و عرضهای دنبه (036/0 ± 362/0) و در PC2 مربوط به قطرهای دنبه (34/0 ± 50/0) بود. وزن بدن در 3 مولفه اصلی بعدی دارای بیشترین ضریب بود. طول دنبه در PC3 و PC4 بالاترین ضریب را داشت. در آنالیز تابعیت مولفههای اصلی، طول دنبه (071/0)، محیط بالای دنبه (041/0) و وزن بدن (040/0) بالاترین ضرایب را داشتند. درحالی که در روش حداقل مربعات عمومی محیط وسط دنبه (083/0)، طول دنبه (077/0) و وزن بدن (042/0) بالاترین ضرایب را داشتند. همچنین، تابعیت مولفههای اصلی منجر به برآورد مقادیر بسیار پایینتر خطای استاندارد (006/0 تا 02/0) نسبت به روش حداقل مربعات عمومی (01/0 تا 08/0) شد. نتایج حاصل از این تحقیق نشان داد، تخمین وزن دنبه با استفاده از تجزیه مولفههای اصلی صحّت بالاتری داشته که میتواند برای متخصصان اصلاح نژاد در هنگام اعمال مدیریت، انتخاب و اجرای برنامه های اصلاح نژادی مفید باشد.
https://asj.areeo.ac.ir/article_100173_38e16f2925f3e1d579779e6446b63608.pdf
موسسه تحقیقات علوم دامی کشور
علوم دامی
2588-6436
27
104
2014
10
23
The effect of different levels of butyric acid glyceride and prebiotics on performance, egg quality traits and blood lipids of laying hens
تاثیر سطوح مختلف اسید بوتیریک گلیسرید و پریبیوتیک بر عملکرد، صفات کیفی تخم مرغ و لیپیدهای سرم خون مرغ های تخمگذار
101
110
100174
10.22092/asj.2014.100174
FA
سید حسین
شجاعی
دانشجوی کارشناسی ارشد پرورش و تولید طیور دانشگاه بیرجند
نظر
افضلی
استاد تغذیه طیور گروه علوم دامی دانشگاه بیرجند
سید جواد
حسینی واشان
استادیار تغذیه طیور گروه علوم دامی دانشگاه بیرجند
0000-0002-9835-7037
Journal Article
2013
04
23
This study was conducted to evaluate the effects of different levels of butyric acid triglyceride and prebiotics on performance, egg quality traits and blood lipids of laying hens. A 2 × 4 factorial experiment with 4 levels of butyric acid triglyceride (0%, 0.15%, 0.30%, 0.45%) and 2 levels of prebiotic (0 and 0.15%) based a completely randomized design were conducted. One hundred and ninety-two 33-week-old (Hy Line- W36) hens were randomly divided to 8 dietary treatments, with 3 replicates of 10 each. The results of this study showed a significant difference in percentage of egg production, egg mass and feed conversion ratio among dietary treatments (P<0.05). So that the higher percentages of egg production, egg mass production were observed in diet contained 0.15 % prebiotic alone and diet contained 0.15% acid + 0.15% prebiotic. The diet contained 0.30% acid + 0.15% prebiotic had lower feed conversion ratio. The egg weight (60.94 g) and daily feed intake (91.77 g) did not affected by dietary treatments (P>0.05). The dietary treatment did not affect egg quality traits (P>0.05). The blood cholesterol, LDL, HDL and Triglyceride were not affected by dietary treatments (P>0.05). It is concluded that supplementation of 0.15% prebiotic alone and 0.15% butyric acid triglyceride and 0.15 prebiotics together may improve the laying performance without any effect on egg quality and blood lipids parameters
به منظور بررسی اثرات سطوح مختلف اسید بوتیریک گلیسرید و پریبیوتیک بر عملکرد، کیفیت تخم مرغ و لیپیدهای سرم خون مرغهای تخمگذار آزمایشی به صورت فاکتوریل 2×4 شامل چهار سطح اسید بوتیریک گلیسرید (0، 15/0، 30/0، 45/0) و دو سطح پریبیوتیک (0، 15/0) در قالب طرح کاملا تصادفی با تعداد 192 قطعه مرغ تخمگذار سویهی های-لاین (36W-) از سن 33 تا 47 هفتگی در 8 تیمار با 3 تکرار (با 8 قطعه مرغ در هر تکرار) انجام گردید. نتایج حاصل از این آزمایش نشان داد که تغذیه مرغهای تخمگذار با مکمل پریبیوتیک باعث افزایش درصد تولید تخم مرغ، وزن تودهی تخم مرغ و کاهش ضریب تبدیل خوراک گردید (05/0 P<) و بالاترین درصد تخم مرغ تولیدی و توده تخم مرغ تولیدی در جیره حاوی 15/0 درصد اسید + 15/0 درصد پریبیوتیک و پایین ترین ضریب تبدیل غذایی در تیمار حاوی 15/0 درصد پریبیوتیک + 30/0 درصد اسید مشاهده شد. وزن تخم مرغ تولیدی ومصرف خوراک روزانه تحت تأثیر جیرههای آزمایشی قرار نگرفت (05/0<P). افزودنیهای مورد استفاده در این تحقیق تاثیر معنیداری بر صفات کیفی تخم مرغ نداشتند (05/0 <P ). سطح کلسترول، تریگلیسرید، LDLو HDL سرم خون تحت تأثیر جیرههای آزمایشی قرار نگرفت (05/0 <P). بنابراین افزودن سطح 15/0 پری بیوتیک به تنهایی یا سطح 15/0 اسیدبوتیریک گلیسرید و پریبیوتیک همزمان به جیره مرغهای تخمگذار، بدون تأثیر بر فراسنجههایکیفی تخم مرغ و لیپیدی سرم خون باعث بهبود عملکرد آنها خواهد شد
https://asj.areeo.ac.ir/article_100174_37a8eb2beb721bb34ed92b5984fc7f5f.pdf
موسسه تحقیقات علوم دامی کشور
علوم دامی
2588-6436
27
104
2014
10
23
Effect of vitamin premix withdrawal in diets containing different levels of energy on performance and carcass characteristics of broilers subjected to heat stress
تأثیر حذف مکمل ویتامینی در جیره های با سطح متفاوت انرژی بر عملکرد و ترکیب لاشه جوجه های گوشتی در مواجه با تنش گرمایی
111
122
100175
10.22092/asj.2014.100175
FA
بهروز
دستار
استاد، دانشکده علوم دامی دانشگاه علوم کشاورزی و منابع طبیعی گرگان
امین
عشایری زاده
دانشجوی دکتری تغذیه دام دانشگاه علوم کشاورزی و منابع طبیعی گرگان
سعید
زره داران
دانشیار، دانشکده علوم دامی دانشگاه علوم کشاورزی و منابع طبیعی گرگان
بهاره
شعبان پور
استاد، دانشکده شیلات دانشگاه علوم کشاورزی و منابع طبیعی گرگان
امید
عشایری زاده
دانشجوی دکتری تغذیه دام دانشگاه علوم کشاورزی و منابع طبیعی گرگان
رضا
میرشکار
دانشجوی دکتری تغذیه دام دانشگاه علوم کشاورزی و منابع طبیعی گرگان
Journal Article
2013
05
24
This experiment was conducted to evaluate the effect of vitamin premix withdrawal from diets containing different energy levels on growth performance and carcass characteristics of broilers subjected to heat stress in a completely randomized design with 2×3 factorial arrangement containing, 2 levels of energy (Low and High energy) and 3 levels of vitamin premix withdrawal (28, 35 and 42 days). Three hundred and thirty six Ross 308 broilers (male sex) were allocated to 6 experimental treatments with 4 replicates of 14 chicks each. The results showed that broilers were fed high energy diet had significantly higher body weight gain than those were fed low energy diet (P<0.05). The vitamin premix withdrawal and energy level had no significant effect on feed intake. Broilers that their vitamin premix were withdraw at 28 days rather than other groups (35 and 42 days) had relatively lower body weight gain and significantly higher feed conversion ratio (P<0.05). Carcass percentage and abdominal fat were significantly higher in broilers fed higher energy diet than those were fed low energy diet (P<0.05). Carcass characteristics were not affected by the time of vitamin premix withdrawal. Based on the results of this experiment, increasing of dietary energy level resulted to improve broiler's performance subjected to heat stress, although the abdominal fat increases. Also, it is possible to withdraw vitamin premix one week before slaughtering (35 days), but it's withdraw two weeks before slaughtering(28 days) may decrease the performance of broilers.
این آزمایش به منظور بررسی اثر حذف مکمل ویتامینی در جیرههای با مقادیر متفاوت انرژی بر عملکرد و ترکیب لاشه جوجههای گوشتی در مواجه با تنش گرمایی در قالب طرح کاملاً تصادفی با آرایش فاکتوریل 3×2 شامل 2 سطح انرژی (کم انرژی و پر انرژی) و 3 زمان حذف مکمل ویتامینی (28، 35 و 42 روزگی) انجام شد. تعداد 336 جوجه گوشتی سویه راس 308 (جنس نر) به 6 تیمار آزمایشی با 4 تکرار و هر تکرار با 14 جوجه اختصاص داده شد. نتایج آزمایش نشان داد که افزایش وزن جوجههای گوشتی تغذیه شده با جیره پر انرژی بطور معنیداری بالاتر از جیره کم انرژی بود (05/0P<). حذف مکمل ویتامینی و سطح انرژی جیره تأثیری بر مصرف خوراک جوجههای گوشتی نداشت. جوجههای گوشتی که مکمل ویتامینی آنها در 28 روزگی حذف شد نسبت به سایر گروهها (35 و 42 روزگی) در دو هفته آخر پرورش (28 تا 42 روزگی) دارای افزایش وزن نسبی کمتر و ضریب تبدیل خوراک بالاتری بودند (05/0P<). درصد لاشه قابل طبخ و مقدار چربی محوطه بطنی در جوجههای گوشتی تغذیه شده با جیره پر انرژی بطور معنیداری بالاتر از جیره کم انرژی بود (05/0P<). زمان حذف مکمل ویتامینی تأثیر معنیدار بر ترکیب لاشه جوجههای گوشتی نداشت. بر اساس نتایج این آزمایش افزایش انرژی جیره سبب بهبود عملکرد جوجههای گوشتی در شرایط مواجه با تنش گرمایی میشود، اگرچه مقدار چربی لاشه نیز افزایش خواهد یافت. همچنین مکمل ویتامینی را میتوان یک هفته قبل از کشتار (35 روزگی) حذف کرد، اما حذف آن دو هفته قبل از کشتار (28 روزگی) ممکن است سبب کاهش عملکرد جوجههای گوشتی شود.
https://asj.areeo.ac.ir/article_100175_789ed08733cb708a2346d99c4fdac1ec.pdf
موسسه تحقیقات علوم دامی کشور
علوم دامی
2588-6436
27
104
2014
10
23
Effects of alcoholic extract thyme on the performance, antioxidant status and blood gas indices of broiler chickens received sodium nitrate in drinking water
تاثیر عصاره ی هیدروالکلی آویشن بر عملکرد، وضعیت آنتی اکسیدانی و گازهای خونی جوجه های گوشتی دریافت کننده ی نیترات سدیم در آب آشامیدنی
123
134
100176
10.22092/asj.2014.100176
FA
محسن
دانشیار
استادیار گروه علوم دامی دانشگاه ارومیه
توحید
بومی
دانشجوی کارشناسی ارشد گروه علوم دامی دانشگاه ارومیه
Journal Article
2013
05
24
An experiment was conducted with two hundred and twenty day-old male broiler chicks (Ross 308) in five groups to investigate the effects of different levels of 0, 0.2, 0.4 and 0.6% thyme extract in drinking water (including 27.4 mg sodium nitrate per liter) on broiler performance and antioxidantstatus and blood gas indices. No significant differences were observed between the treatments for body weight gain and feed consumption during the starter, grower, finisher and whole the experimental periods (P˃0.05). Nitrate consumption had no effect on feed conversion ratio during the starter period, but consumption of highest thyme level increased it (P˃0.05). There was no significant difference between the treatments for feed conversion ratio during the grower, finisher and whole the experimental periods (P˃0.05). None of the experimental treatments affected the blood uric acid, creatinine, total protein, malondialdehyde, total antioxidant capacity and blood gas indices at day 42 of age (P˂0.05). Nitrate consumption increased the blood urea whereas thyme extract supplementation decreased it (P˂0.05). It was concluded that consumption of 27.4 mg nitrate per liter drinking water causes the kidney injuries and higher blood urea in the end of the experimental period (day 42 of age) as a consequence but does not changes the performance, antioxidant indices and blood gas indicates, that shows the lack of induced methemoglobinemia and peroxidation. The thyme extract consumption in drinking water of broiler chicken decreases the blood urea through the diminished kidney injuries.
آزمایشی با استفاده از 220 قطعه جوجهی نر گوشتی یکروزه سویه راس (308) به منظور بررسی اثرات سطوح مختلف صفر، 2/0، 4/0 و 6/0 درصد عصارهی آویشن در آب آشامیدنی حاوی نیترات سدیم (4/27 میلیگرم در لیتر) بر عملکرد، وضعیت آنتیاکسیدانی و گازهای خون انجام گرفت. تفاوت معنیداری بین تیمارها برای افزایش وزن و مصرف خوراک در دورههای آغازین، رشد، پایانی و کل دوره آزمایشی مشاهده نشد (05/0P>). در دورهی آغازین، نیترات تاثیری بر ضریب تبدیل نداشت ولی مصرف بالاترین سطح عصارهی آویشن باعث افزایش ضریب تبدیل گردید (05/0P<). در دورهی رشد، پایانی و کل دوره هم تفاوت معنیداری بین ضریب تبدیل تیمارهای آزمایشی مشاهده نشد (05/0P>). هیچکدام از تیمارهای آزمایشی تاثیری بر اسیداوریک، کراتینین، پروتئین کل، مالون دی آلدئید، ظرفیت کل آنتیاکسیدانی و فراسنجههای گازهای خون در 42 روزگی نداشتند (05/0P>). مصرف نیترات منجر به افزایش اوره خون گردید در حالی که مکملسازی عصارهی آویشن، سطح آن را کاهش داد (05/0P<). به طور کلی اگرچه مصرف 4/27 میلیگرم نیترات در آب آشامیدنی باعث ایجاد آسیبهای کلیوی و در نتیجه افزایش اوره خون در جوجههای گوشتی در اواخر دوره آزمایش (42 روزگی) میگردد ولی تغییری در عملکرد، فراسنجههای آنتیاکسیدان خون و همچنین گازهای خونی ایجاد نمیکند که بیانگر عدم ایجاد متهموگلوبینمیا و پراکسیداسیون است. اما مصرف عصارهی آویشن در جوجههای تحت تیمار نیترات از طریق کاهش آسیبهای کلیوی آخر دوره ناشی از نیترات باعث کاهش اوره خون میگردد.
https://asj.areeo.ac.ir/article_100176_9cb8f6adbf6987dabb4cd7853aa6fb91.pdf
موسسه تحقیقات علوم دامی کشور
علوم دامی
2588-6436
27
104
2014
10
23
Effect of quantitative feed restriction and meal feeding on the performance, carcass compositions and ascites syndrome in broiler chickens
اثر محدودیت کمی خوراک و تغذیه وعده ای بر عملکرد، ترکیبات لاشه و عارضه آسیت در جوجه های گوشتی
135
146
100177
10.22092/asj.2014.100177
FA
حسین
محب الدینی
دانشجوی دکتری تغذیه دام دانشگاه علوم کشاورزی و منابع طبیعی گرگان
0000-0002-5172-6990
بهروز
دستار
دانشیار، دانشکده علوم دامی دانشگاه علوم کشاورزی و منابع طبیعی گرگان
محمود
شمس شرق
دانشیار، دانشکده علوم دامی دانشگاه علوم کشاورزی و منابع طبیعی گرگان
سعید
زره داران
دانشیار، دانشکده علوم دامی دانشگاه علوم کشاورزی و منابع طبیعی گرگان
Journal Article
2013
06
24
This experiment was conducted to compare the effects of quantitative feed restriction and meal feeding on the performance, carcass compositions and ascites syndrome in male broiler chickens (Ross 308). In this study, 5 Schedule feed restrictions include: 1) <em>ad libitum </em>food intake (AL group), 2) feeding maintenance energy requirement from 7 to 14 d of age 3) feeding to support 50% of the normal growth energy requirement from 7 to 14 d of age 4) meal feeding from 7 to 14 d of age (MF14) and 5) meal feeding from 7 to 21 d of age (MF21), were used. Three hundred day-old male broilers in a completely randomized design (with five treatments, five replicates per treatment and 12 birds per pen) were raised until 42 days. At the age of 21 d the chickens were exposed to a temperature of 15°C, which induced ascites. Traits measured included performance, carcass characteristics and parameters of the heart and blood. The results indicated that quantitative feed restriction reduced weight gain and feed intake compared to AL group (P<0.05). At the end of experiment, feed conversion ratio of MF14 group was less than fed group for 50% growth (P<0.05). Feed restriction had no significant effect on percentage of carcass composition (carcass, breast, thigh and abdominal fat). AL and MF14 broilers had high hematocrit and hemoglobin concentration. MF14 groupcompared with the quantitative feed restriction groups had a greater heart weight (P<0.05). Ascites index (RV/TV ratio), right ventricle weight and percentage of heart were not affected by feeding regimes. The overall results showed that less severe restriction (meal feeding treatments) on compared with more severe restriction (quantitative feed restriction treatments) was better to realize the complete compensatory growth. According to blood factors, severe feed restriction can decrease ascites susceptibility in broiler chickens.
این آزمایش برای مقایسه اثر محدودیت کمی خوراک و تغذیه وعدهای بر عملکرد، ترکیبات لاشه و عارضه آسیت در جوجه خروسهای گوشتی سویه راس 308 صورت گرفت. در این تحقیق پنج برنامه محدودیت غذایی شامل: 1) تغذیه به صورت آزاد ( گروه شاهد)، 2) تغذیه نیاز نگهداری از 14-7 روزگی، 3) تغذیه50% نیاز رشد از 14-7 روزگی، 4) تغذیه وعدهای از 14-7 روزگی و 5) تغذیه وعدهای از 21-7 روزگی استفاده شد. 300 قطعه جوجه خروس گوشتی یک روزه در قالب یک طرح کاملا تصادفی با پنج تیمار، پنج تکرار و 12 جوجه در هر تکرار تا سن 42 روزگی پرورش یافتند. در سن 21 روزگی جوجهها در معرض دمای 15 درجه سانتیگراد برای القای آسیت قرار گرفتند. صفات اندازهگیری شده شامل عملکرد، ترکیبات لاشه، فراسنجههای قلب و خون بودند. نتایج نشان داد که گروههای محدودیت داده شده به صورت کمی در مقایسه با گروه شاهد، افزایش وزن و مصرف خوراک کمتری داشتند (05/0>P). در پایان دوره آزمایش، گروه تغذیه شده به صورت وعدهای به مدت یک هفته ضریب تبدیل غذایی کمتری نسبت به گروه تغذیه 50 درصد نیاز رشد داشتند (05/0>P). محدودیت غذایی اثر معنیداری روی درصد ترکیبات لاشه (لاشه قابل طبخ، سینه، ران و چربی حفره شکمی) نداشت. جوجههای گوشتی تغذیه شده به صورت آزاد و وعدهای به مدت یک هفته غلظت هماتوکریت و هموگلوبین بالایی داشتند (05/0P<). گروه تغذیه وعدهای یک هفته در مقایسه با گروههای محدودیت کمی خوراک وزن قلب بیشتری داشت (05/0P<). اختلاف آماری معنیداری در شاخص آسیت (نسبت وزن بطن راست به وزن دو بطن)، وزن بطن راست و درصد وزن قلب در بین تیمارها مشاهده نگردید. به طور کلی نتایج نشان داد که محدودیت با شدت کمتر (تیمارهای تغذیه وعدهای) در مقایسه با محدودیت شدید (تیمارهای محدودیت کمی خوراک) در ایجاد رشد جبرانی کامل موثرتر است. با توجه به فاکتورهای خونی، محدودیت غذایی شدید میتواند باعث کاهش حساسیت به آسیت در جوجههای گوشتی شود
https://asj.areeo.ac.ir/article_100177_90dff37c0bc8d52e5efd1b5ff4bcc546.pdf
موسسه تحقیقات علوم دامی کشور
علوم دامی
2588-6436
27
104
2014
10
23
Determination the effects of natural antioxidants and fat sources on blood lipids, metabolites, and antioxidant status of heat stressed broilers.
بررسی اثرات پودر زردچوبه، تفاله گوجه فرنگی و منبع چربی بر غلظت لیپیدهای خونی، فعالیت آنزیمی، فراسنجه های خون شناسی و سامانه ضداکسیدانی جوجههای گوشتی تحت تنش گرمایی
147
160
100203
10.22092/asj.2014.100203
FA
سید جواد
حسینی واشان
استادیار تغذیه طیور گروه علوم دامی دانشگاه بیرجند
0000-0002-9835-7037
ابوالقاسم
گلیان
استاد گروه علوم دامی دانشگاه فردوسی مشهد
اکبر
یعقوبفر
استاد، موسسه تحقیقات علوم دامی کشور
Journal Article
2013
06
27
This experiment was conducted to evaluate the effects of turmeric powder (TRP), tomato pomace (TP), fat sources (canola oil, soybean oil and tallow) on immune system and jejunum morphometric parameters of heat stressed broiler chickens. Five hundred four one-d-old Ross broiler were randomly distributed to 36 experimental units and 12 dietary treatments (3 replicates with 12 birds in each). The completely randomized design with factorial arrangement 3× 2× 2 (3 oils: canola, soybean, tallow, 2 TRP levels involved 0.4, 0.8% and 2 TP levels 3, 5%) were used. A daily heat stressed schedule (33<sup>o</sup>C for 5 h) was applied from 29 to 42d. At 28 and 42 d of age, two birds were bled and plasma and hemolysate were collected. The blood cholesterol at PHS and LDL-C were decreased and HDL-C were increased when birds fed canola and soybean oil. TRP diet decreased the LDL-C and increased HDL-C. Blood lipids were not affected by TP diets. Canola oil decreased heterophil:lymphocyte (H:L)ratio at PHS, however; TRP and TP decreased H:L ratio at AHS. The lower blood enzyme activity of ALP, AST and ALT were decreased in heat stressed birds fed canola oil as compared to tallow. TP also affect ALP and ALT activity. The higher activity of GPx and lower TBARS index were observed in birds fed canola oil or TRP diet. Therefore, addition of canola oil with TRP or TP could decrease the blood lipids, liver enzyme activity, the H:L ratio and improve the antioxidant status of broiler under heat stress.
این آزمایش، تأثیر افزودن پودر زردچوبه، تفاله گوجهفرنگی و روغنهای کانولا، سویا و پیه حیوانی بر غلظت لیپیدهای خونی، فراسنجههای خون شناسی و وضعیت ضداکسیدانی جوجههای گوشتی تحت تنش گرمایی را بررسی نمود. به این منظور، تعداد 504 قطعه جوجه یکروزه سویه راس در 12 تیمار، 3 تکرار و 14 قطعه جوجه در هر تکرار توزیع شد. این آزمایش بهصورت فاکتوریل 2×2×3 در قالب طرح کاملاً تصادفی با سه نوع چربی (سویا، کانولا و پیه حیوانی)، دو سطح پودر زردچوبه (4/0 و 8/0درصد) و دو سطح تفاله گوجهفرنگی (3 و 5 درصد) اجرا شد. در دوره تنش گرمایی (42-29 روزگی) روزانه به مدت 5 ساعت دمای 33 درجه سانتی گراد و رطوبت نسبی حداقل 50 درصد اعمال شد. در روزهای 28 و 42، دو جوجه از هر قفس خونگیری، پلاسما و همولیزات نمونه های خون تهیه گردید. در جوجههای تغذیه شده با روغن کانولا و سویا غلظت کلسترول در شرائط تنش و LDL -C در 28 روزگی و بعد از تنش کاهش و HDL-C افزایش یافت. زردچوبه نیز میزان HDL-C را افزایش و LDL -C را کاهش داد (05/0>P) ولی تفاله گوجه تأثیری بر میزان چربیهای خونی نداشت (05/0<P). درصد هموگلوبین و هماتوکریت در جوجههای تغذیه شده با روغن کانولا نسبت به پیه افزایش یافت و نسبت هتروفیل به لمفوسیت نیز تحت تاثیر مصرف کانولا، در 28 روزگی پائینتر بود. زردچوبه و تفاله گوجه در جوجههای تحت تنش نسبت هتروفیل به لمفوسیت را کاهش داد(05/0>P). فعالیت آنزیمهای ALP، AST و ALT در جوجههای تغذیه شده با روغن کانولا در شرائط تنش گرمایی حداقل مقدار را نشان داد. سطح 5 درصد تفاله گوجه فعالیت آنزیم ALT را در 28 روزگی و ALP را در جوجههای تحت تنش گرمایی کاهش داد(05/0>P). در جوجههای تغذیه شده با روغن کانولا و زردچوبه بیشترین فعالیت آنزیم GPx و کمترین شاخص TBARS مشاهده شد(05/0>P). بنابراین مکمل نمودن روغن کانولا به همراه ضداکسیدانهای آلی به کاهش کلسترول وفعالیت آنزیمهای کبدی و بهبود وضعیت ضداکسیدانی جوجههای گوشتی تحت تنش گرمایی منجر خواهد شد.
https://asj.areeo.ac.ir/article_100203_e48dcdca38af438f73d2baeb84256484.pdf
موسسه تحقیقات علوم دامی کشور
علوم دامی
2588-6436
27
104
2014
10
23
Effects of Vitamin E and Arginine supplementations on performance, enzyme activist and blood parameters in broiler with pulmonary hypertension syndrome (Ascites).
تاثیر مکمل سازی ویتامین E و آرژنین بر فعالیت آنزیم های پلاسما، برخی پارامترهای خونی، تلفات و عملکرد جوجه های گوشتی درگیر با سندرم افزایش فشار خون ریوی (آسیت)
161
172
100204
10.22092/asj.2014.100204
FA
مختار
فتحی
استادیار، علوم دامی. گروه کشاورزی. دانشگاه پیام نور تهران، ایران
تیمور
تنها
استادیار علوم دامی. گروه کشاورزی. دانشگاه پیام نور تهران، ایران
محسن
دانشیار
استادیار، علوم دامی. دانشگاه ارومیه.
فریده
نبی زاده
پزشک عمومی، سازمان تحقیقات، آموزش و ترویج کشاورزی
Journal Article
2013
08
28
320 one-day male broilers (Ross 308) were divided in 4 treatments (with 4 replicate and 20 chicks for a replicate). All of broilers reared under a cold environmental temperature to induce Ascites .Experimental treatments were included 1: was fed a commercial corn-soybean meal- based diet meeting NRC (1994) including 1.2% Arg and 40 IU of Vitamin E/kg (Control), 2: Control with 400 IU of Vitamin E/kg of feed 3: Control with 0.3% Arg in water and 4: combination of both Vitamin E and Arg. At d 14, temperature was reduced to amplify the incidence of Pulmonary Hypertension. Body weight gain, feed intake and feed conversion ratio were measured weekly from week 3. Hematological, biochemical and pathological tests were measured at day 21 and 42; total red blood cell, hemoglobin, hematocrit, activity of alanine transaminase, aspartate transaminase, lactate dehydrogenase. At 42 days of age, 2 chicks from each replicate were randomly selected and slaughtered and then ratio of right ventricle weight to total ventricle weight calculated.The our results showed that Arg treatment had the highest body weight gain and the lowest feed conversion ratio in total period. Red blood cell, hematocrit, hemoglobin and plasma level protein was significantly lower in Arg and Arg- Vitamin E treatments compared to other group at d 42. Plasma protein was lower in Arg- Vitamin E treatment compared to control treatment. Also, lactate dehydrogenase activity was significantly lower in Arg group and alanine transaminase activity was significantly higher in Arg- Vitamin E group at d 21. Moreover, ratio of right ventricle weight to total ventricle and mortality due to Ascites, were significantly lower in Arg group
320 قطعه جوجه گوشتی نر سویه راس به طور کاملاً تصادفی به چهار تیمار با 4 تکرار و 20 پرنده در هر تکرار اختصاص یافتند. برای القای سندرم آسیت، همه جوجهها در دمای سرد طبق برنامه دمایی ویژهای پرورش یافتند. 4 تیمار آزمایشی عبارت بودند از:
1- شاهد، که با جیره غذایی پایه حاوی 3/1% آرژنین و 40 واحد بین المللی ویتامین E تغذیه شدند 2- ویتامین E، که 400 واحد بین المللی ویتامین E در کیلوگرم خوراک را به همراه جیره پایه مصرف کردند 3- آرژنین، که با جیره پایه همراه با 3/0% آرژنین در آب آشامیدنی تغذیه شدند و 4- ترکیب ویتامینE و آرژنین. در روز 14، دما به منظور ایجاد افزایش فشار خون ریوی کاهش یافت. افزایش وزن بدن، مصرف خوراک و ضریب تبدیل خوراک به صورت هفتگی و از هفته سوم اندازه گیری شدند. اندازهگیری فعالیت آنزیمهای لاکتات دهیدروژناز، آسپارتات آمینو ترانسفراز ،آلانین آمینو ترانسفراز و شمارش گلبولهای قرمز خون، درصد هماتوکریت، هموگلوبین، غلظت گلوکز و پروتئین خون در روزهای 21 و 42 انجام شد. در 42 روزگی ،2 جوجه از هر تکرار به طور تصادفی انتخاب و کشتار شدند و شاخص آسیتی (وزن بطن راست به کل بطن) محاسبه شد. نتایج نشان داد، تیمار آرژنین، دارای بیشترین افزایش وزن و کمترین ضریب تبدیل خوراک در کل دوره بود. در روز 42، تیمارهای آرژنین و آرژنین+ویتامینE ، دارای کمترین هماتوکریت، هموگلوبین و گلبول قرمز بودند. پروتئین پلاسما هم در تیمار آرژنین+ ویتامینE کمتر از تیمار شاهد بود. همچنین در روز 21 تیمار آرژنین کمترین فعالیت لاکتات دهیدروژناز و تیمار آرژنین+ ویتامینE بیشترین فعالیت آنزیم آلانین ترانسفراز را به خود اختصاص دادند. کمترین نسبت شاخص آسیتی در روز 42 و میزان تلفات ناشی از آسیت در کل دوره نیز در تیمار آرژنین مشاهده شد.
https://asj.areeo.ac.ir/article_100204_20175cc74c2e3719ebc8e3372fe510bf.pdf
موسسه تحقیقات علوم دامی کشور
علوم دامی
2588-6436
27
104
2014
10
23
The effect of L-threonine supplementation of wheat based diet on performance, reproductive and internal organs and feathers growth in Japanese quail
تأثیر سطوح اسید آمینۀ ال ترئونین بر عملکرد، ارزیابی اندام های تولید مثلی و رشد پر در بلدرچین ژاپنی
173
182
100206
10.22092/asj.2014.100206
FA
دلنیا
احمدپور
دانش آموخته گروه پرورش و مدیریت طیور، دانشکده کشاورزی دانشگاه تربیت مدرس
محمد امیر
کریمی ترشیزی
استادیار گروه پرورش و مدیریت طیور، دانشکده کشاورزی، دانشگاه تربیت مدرس
فرید
شریعتمداری
استاد گروه پرورش و مدیریت طیور، دانشکده کشاورزی، دانشگاه تربیت مدرس
Journal Article
2013
05
27
Recent experiment was performed in order to determine effects of dietary l-threonine supplementation levels in Japanese quails’ diets on performance, reproductive and internal organs and feathers growth. One hundred and forty four, 1-d old Japanese quails, have been selected and randomly distributed between six treatments and four replicates. Basal experimental ration was based on wheat, without supplemental threonine, and other treatments were supplied by 0.6, 1.2, 1.8, 2.4 and 3.0 g/kg l-threonine. The results have shown that body weight gain was improved by dietary threonine supplementation levels (P<0.05), but daily feed intake during 1-42 days and feed conversion ratio during 21-42 days of experiment did not shown significant differences between experimental groups. Supplementation of l-threonine to quails’ diets decreased feed conversion ratio of birds during 1-21 and 1-42 days (P<0.05). Experimental groups, have not significant difference on relative weight of heart, proventriculus, gonads and the relative length of ileum. Relative weight of gizzard (P<0.05), abdominal fat and relative length of duodenum and jejunum increased by increasing threonine levels (P<0.01). Decremental linear and quadratic trend by increasing threonine levels was observed in liver weight (P<0.05). Cloacal gland volume were influenced by dietary l-threonine supplementation and increased by increasing threonine levels but has not significant effect on cloacal foam in male quails. Supplementation levels of l-threonine have significant effect on increase feather length (P<0.01) and feather weight (P<0.05). Supplementation 2.4 g/kg of l-threonine to quails’ diets improved body weight, feed conversion ratio and feather growth.
آزمایش حاضر به منظور بررسی تأثیر سطوح مختلف اسیدآمینۀ ال-ترئونین در جیرۀ غذایی بر پایۀ گندم در بلدرچین ژاپنی روی عملکرد، ارزیابی اندامهای داخلی، ارزیابی اندام های تولید مثلی و رشد پر انجام گرفت. تعداد 144 قطعه بلدرچین یکروزه به طور تصادفی بین 6 تیمار آزمایشی و 4 تکرار توزیع شدند. جیرۀ پایه بر اساس گندم، بدون افزودن ال_ترئونین بود و سایر جیرههای آزمایشی با افزودن سطوح 6/0، 2/1، 8/1، 4/2 و 0/3 گرم در کیلوگرم ال-ترئونین تهیه شدند. افزایش سطوح ال-ترئونین به جیرۀ پایه موجب افزایش معنیداری در وزن روزانۀ کل دوره (05/0>P) شد. نتایج نشان داد که افزایش سطوح ترئونین تأثیر معنیداری بر مصرف خوراک درکل دوره و ضریب تبدیل غذایی در دورۀ 21 تا 42روزگی نداشت، اما موجب کاهش در ضریب تبدیل غذایی در 1 تا 21 و 1 تا 42 روزگی شد (05/0>P). وزن نسبی قلب، پیشمعده، گناد و طول نسبی ایلئوم تحت تأثیر تیمارهای آزمایشی قرار نگرفت، اما وزن نسبی سنگدان (05/0>P)، چربی محوطهی بطنی و طول نسبی دوازدهه، ژژونوم با افزایش سطوح ال-ترئونین افزایش یافت (01/0>P). رابطهی خطی کاهشی و درجه دوم (01/0>P) با افزایش سطوح در وزن نسبی کبد مشاهده میشود. حجم غدهی کلواکی نر تحت تأثیر تیمارهای آزمایشی روند خطی افزایشی با افزایش سطوح (01/0>P) و درجه دوم (05/0>P) را تبعیت میکند اما تولید کف از غدهی کلواک نر معنیدار نیست. افزایش سطوح ترئونین باعث افزایش معنیداری در برخی ویژگیهای پردرآوری مانند طول (01/0>P) و وزن پر (05/0>P) شد. میتوان نتیجه گرفت که افزودن4/2 گرم در کیلوگرم ال-ترئونین به جیرۀ بلدرچین ژاپنی سبب بهبود عملکرد و رشد پر میگردد و سطوح بالاتر از NRC بر برخی شاخصهای تولید مثلی اثر مثبت میگذارد
https://asj.areeo.ac.ir/article_100206_f77b66f03a29d1970e66e57ff32c44cd.pdf
موسسه تحقیقات علوم دامی کشور
علوم دامی
2588-6436
27
104
2014
10
23
Effect of different levels of sumac powder ( Rhus coriaria L. ) and probioenzyme on performance and parameters of blood of Japanese quail(Coturnix japonica).
اثر پودر سماق و پروبیوآنزیم بر عملکرد و فراسنجه های خونی بلدرچین ژاپنی
183
194
100207
10.22092/asj.2014.100207
FA
محمد
امیدی زاده
دانشجوی کارشناسی ارشد علوم دامی دانشگاه آزاد اسلامی واحد شهرکرد
نصراله
ولی
استادیار گروه علوم دامی دانشگاه آزاد اسلامی واحد شهرکرد
جواد
پوررضا
استاد گروه علوم دامی دانشگاه آزاد اسلامی واحد شهرکرد
Journal Article
2013
06
27
This experiment was carried out to determine the effect of different levels of sumac powder (<em>Rhus coriaria L.</em>) in the ration with and without probioenzyme on the performance and parameters of blood cholesterol and triglycerides of Japanese quail, from the age of 8 to 42 days, based on a completely randomized design, containing 8 treatment, 3 repetion, and 5 chicks of quail with both sexes in each repetion. Sumac powder was used in 4 levels: 0, 0.075, 0.125 and 0.175 percent, each level with 2 levels of probioenzyme (0 and 0.014 percent), and finally the individual and reciprocal effects of these two kinds of treatments onJapanese quail performance were examined and studied. Different levels of probioenzyme no meaningful differences on the examined qualities (p>0/05). Different levels of sumac powder no meaningful differences on the examined qualities (p>0/05). There was also no meaningful differences in these qualities under the reciprocal effect of sumac powder and probioenzyme different levels (p>0/05). Under the effect of sumac powder 0.175 percent level feed conversion ratio was no meaningful increased more (p>0.05). Parallel to increasing the levels of sumac powder in the ration, mean of the live, chest, gizzard, liver, heart, small intestine, large intestine weight and Length and weight cecum no meaningful decrease and the length of small intestine, large intestine no meaningful increase was observed (p>0/05). Compared with levels 0.075 0.175 percent, the level 0.125 percent of sumac powder in this experiment improved and increased some qualities increased but no meaningful (p>0.05).
این آزمایش به منظور تعیین اثر سطوح مختلف پودر سماق در جیره ی غذایی با دو سطح پروبیوآنزیم<sup>1</sup> بر عملکرد و فراسنجه های خونی تری گلیسرید و کلسترول بلدرچین ژاپنی از سن 8 تا 42 روزگی (دوره رشد)، در قالب آزمایش فاکتوریل 4*2 بر پایه طرح کاملاً تصادفی، با 8 تیمار، 3 تکرار و تعداد 5 قطعه بلدرچین و در هر تکرار از هر دو جنس، اجرا شد. پودر سماق در چهار سطح صفر، 075/0، 125/0 و 175/0 درصد بود. هر یک از این سطوح با دو سطح پروبیوآنزیم صفر و 014/0 درصد به کار برده شد و اثرات انفرادی و متقابل سطوح این دو نوع تیمار، بر عملکرد بلدرچین ژاپنی مورد آزمایش قرار گرفت. بین اثر انفرادی و اثر متقابل پودر سماق و پروبیوآنزیم در تأثیر بر صفات مورد بررسی، خوراک مصرفی روزانه، ضریب تبدیل غذایی، تری گلیسرید و کلسترول خون نسبت به تیمار شاهد تفاوت معنی داری مشاهده نشد (05/0<<em>P</em>). میانگین ضریب تبدیل غذایی تحت تأثیر سطح 175/0 درصد پودر سماق معنی دار نبود (05/0<em>P</em>>). به موازات افزایش سطح پودر سماق در میانگین وزن زنده، سینه، سنگدان، کبد، قلب ، وزن روده های باریک، بزرگ، وزن و طول روده کور، تری گلیسرید، کلسترول، طول روده های باریک و بزرگ تغییرات معنی داری مشاهده نشد (05/0<em>P</em>>).در این آزمایش سطح 125/0 درصد پودر سماق سبب بهبود تری گلیسرید، وزن روده باریک و وزن روده کور نسبت به سطوح 075/0 و 175/0 درصد شد، اما تفاوت معنی دار نبود (05/0<em>P</em>>).
https://asj.areeo.ac.ir/article_100207_cd22238870d34e7696a708bf49aa07b3.pdf
موسسه تحقیقات علوم دامی کشور
علوم دامی
2588-6436
27
104
2014
10
23
Effects of silver nanoparticles on the carcass characteristics, some of hematological parameters and antioxidant enzyme activities in laying Japanese quails.
اثرات نانوذرات نقره بر اجزای لاشه، برخی فراسنجههای خونی و فعالیتهای آنزیمی آنتیاکسیدانی بلدرچین تخمگذار ژاپنی
195
206
100208
10.22092/asj.2014.100208
FA
ئا کو
رضائی
کارشناسی ارشد فیزیولوژی علوم دامی دانشکده کشاورزی دانشگاه کردستان.
امجد
فرزین پور
عضو هیأت علمی گروه علوم دامی دانشکده کشاورزی دانشگاه کردستان
Journal Article
2013
07
28
<em>Silver nanoparticles are emerging as one of the fastest growing product categories in thenanotechnology industry with focus on </em>antibacterial, antifungal<em> and </em>Antivirus<em> activity.</em> This study was conducted to investigate whether the silver nanoparticles would influence the carcass characteristics, some of hematological parameters and antioxidant enzyme activities in laying quail. A total of 60 female quail were randomly divided into 20 experimental cages, three birds in each cage and each treatment was offered to 5 replicates at random, and treatments included 0, 12, 36 and 108 ppm of silver nanoparticles in drinking water from one-day old to 13 weeks age. The results showed that the relative liver weight was decreased in treatments receiving 36 and 108 ppm of silver nanoparticles (p<0.05) and other carcass characteristics have not been affected (p>0.05). The liver enzyme aspartate aminotransferase has been increased dramatically in 108 ppm treatment compared with other treatments and control (p<0.01). Total antioxidant capacity malondialdehyde formation in liver and serum were significantly increased in two treatments: 36 and 108 ppm, (p<0.05).Base of these results, <em>Silver nanoparticles causes disorders of liver and increases induction of stress oxidative in </em>laying Japanese quails.
نانوذرات نقره به عنوان پرمصرف ترین نانو ذره در صنعت نانوتکنولوژی دارای اثرات ضدباکتریایی، ضد قارچی و ضد ویروسی میباشند. از آن جا که مصرف نانوذرات نقره در صنعت طیور رو به افزایش است، به منظور مطالعه اثرات این مواد بر اجزای لاشه، برخی فراسنجههای خونی و آنتیاکسیدانی بلدرچین تخمگذار تعداد 60 قطعه بلدرچین ماده در چهار تیمار و پنج تکرار و هر تکرار شامل سه قطعه بلدرچین ماده در 20 قفس استفاده گردید. تیمارهای آزمایشی شامل ppm صفر، 12، 36 و 108 نانوذرات نقره بود که در آب آشامیدنی مصرف شد. نتایج نشان داد که در تیمارهای آزمایشی ppm 36 و 108 نانوذرات نقره وزن نسبی کبد بطور معنیداری کاهش یافت(05/0p<). برای سایر صفات لاشه اختلاف معنیداری مشاهده نشد. تیمار دریافتکننده ppm 108 نانوذرات نقره افزایش معنیداری را در آنزیم آسپارتات آمینوترانسفراز کبدی نشان داد(01/0p<). در بررسی فعالیت آنزیمهای آنتیاکسیدانی گروههای مختلف، غلظت سرمی مالون دی آلدئید، غلظت مالون دی آلدئید بافت کبد و ظرفیت آنتیاکسیدانی تام سرم گروه ppm 108 با افزایش معنیداری مواجه شد(05/0p<). با توجه به نتایج این تحقیق نانوذرات نقره سبب بروز اختلالات کبدی و افزایش القاء تنش اکسیداتیو در بلدرچین تخمگذار میگردد.
https://asj.areeo.ac.ir/article_100208_6eeb99ef63f131811ff64e43242e2199.pdf
موسسه تحقیقات علوم دامی کشور
علوم دامی
2588-6436
27
104
2014
10
23
Effect of L-threonine supplementation of wheat based diet on immune response, small intestinal morphology, and blood parameters of Japanese quails
تأثیر سطوح اسیدآمینۀ ال-ترئونین بر ارزیابی پاسخ های ایمنی، فراسنجه های بیوشیمیایی سرم خون و مرفولوژی رودۀ باریک بلدرچین ژاپنی
207
218
100209
10.22092/asj.2014.100209
FA
دلنیا
احمدپور
دانش آموخته گروه پرورش و مدیریت طیور، دانشکده کشاورزی دانشگاه تربیت مدرس
محمد امیر
کریمی ترشیزی
استادیار گروه پرورش و مدیریت طیور، دانشکده کشاورزی، دانشگاه تربیت مدرس
فرید
شریعتمداری
استاد گروه پرورش و مدیریت طیور، دانشکده کشاورزی، دانشگاه تربیت مدرس
Journal Article
2013
05
27
This experiment was performed in order to determine effects of different levels of dietary l-threonine supplementation in male Japanese quails’ diets on immune response, small intestinal morphology, blood parameters and microflora.One hundred and forty four, 1-d old Japanese quails have been selected and randomly distributed between six treatments and four replicates. Basal ration was based on wheat, without supplemental threonine and other treatments were supplied by 0.6, 1.2, 1.8, 2.4 and 3.0 g/kg l-threonine. Serum antibody titer at 7 days after injection of sheep red blood cells was significantly increased by threonine levels (P<0.01). Serum antibody titer at 7 days after injection of Newcastle vaccine and cellular immune status was not influenced by theronine supplementation. The results showed that supplemental l-threonine in different levels have not significant effect on serum uric acid but increased serum albumin, serum calcium, serum cholesterol, low-density lipoproteins (P<0.01) serum total protein values (P<0.05) and decrease triglycerides values (P<0.01). A linear increasing of villi height and decrease crypt depth was indicated by increasing supplemental threonine levels (P<0.01). A linear increasing of lactic acid bacteria and decrease coli bacilli and total bacteria was indicated by increasing supplemental threonine levels (P<0.01). Supplementation 2.4 g/kg l-threonine of quails’ diets containing non starch polysaccharide improved humoral immune responses and 2.4 and 3 g/kg showed the favorite effects on increase villi height, ileum useful bacteria and decrease crypt depth.
آزمایش حاضر به منظور بررسی تاثیر سطوح اسیدآمینۀ ال-ترئونین در جیرۀ غذایی بر پایۀ گندم بر ارزیابی پاسخهای ایمنی، فراسنجههای بیوشیمیایی سرم خون، مرفولوژی رودۀ باریک و فراوانی میکروبی ایلئوم بلدرچین ژاپنی صورت گرفت. تعداد 144 قطعه بلدرچین یکروزه به طور تصادفی بین 6 تیمار آزمایشی و 4 تکرار توزیع شدند. جیرۀ پایه بر اساس گندم، بدون افزودن ال-ترئونین و جیرههای آزمایشی با افزودن سطوح 6/0، 2/1، 8/1، 4/2 و 0/3 گرم در کیلوگرم ال-ترئونین تهیه شدند. میزان تیتر آنتیبادی در پاسخ به تزریق گلبول قرمز گوسفند روند خطی افزایشی و درجه دوم را با افزایش سطوح اسیدآمینۀ ترئونین دنبال کرد (01/0>P) اما اثر معنیداری بر نتایج تیتر آنتیبادی نیوکاسل، افزایش ضخامت پوست در اثر چالش با دینیتروکلروبنزن، تزریق فیتوهماگلوتینین و وزن نسبی اندامهای لنفاوی مشاهده نشد. سطوح ترئونین تأثیر معنیداری بر اسید اوریک سرم نداشت، اما باعث افزایش معنیداری در آلبومین، کلسترول، لیپوپروتئینهای با چگالی کم، سطح کلسیم (01/0>P) و پروتئین تام سرم (05/0>P) و کاهش مقدار تریگلیسیرید (01/0>P) شد. افزایش سطوح ترئونین اثر معنیداری بر افزایش طول و شاخص پرز و کاهش عمق کریپت در رودۀ باریک داشت (01/0>P). با افزایش سطوح ترئونین، روند خطی افزایشی و درجه دو در فراوانی باکتریهای اسید لاکتیک (01/0>P) و روند خطی کاهشی برای کلیباسیلها و هوازی ها مشاهده شد (01/0>P). به طور کلی در جیرههای حاوی پلیساکاریدهای غیرنشاستهای سطح 4/2 گرم در کیلوگرم ال-ترئونین در بهبود ایمنی همورال و سطوح 4/2 و0/3 گرم در کیلوگرم ال-ترئونین در بهبود ویژگیهای مرفومتریک رودۀ باریک و فراوانی باکتریهای مفید ایلئوم میتواند موثر واقع شود و بر بیوشیمی خون تأثیر مثبت بگذارد.
https://asj.areeo.ac.ir/article_100209_b636dadc08ffce97473dae00c12ad70d.pdf
موسسه تحقیقات علوم دامی کشور
علوم دامی
2588-6436
27
104
2014
10
23
Treatment effect of Pleurotus florida fungus on nutritive value of wheat stubble and date palm leaf.
اثر فرآوری قارچ پلوروتوس فلوریدا بر ارزش غذایی کلش گندم و برگ درخت خرما
219
232
100218
10.22092/asj.2014.100218
FA
عبدالمهدی
کبیریفرد
عضو هیئت علمی مرکز تحقیقات کشاورزی و منابعطبیعی استان بوشهر
حسن
فضائلی
استاد، مؤسسه تحقیقات علوم دامی کشور
محمدهادی
صادقی
عضو هیئت علمی مرکز تحقیقات کشاورزی و منابعطبیعی استان بوشهر
سیدابوطالب
صادقی
عضو هیئت علمی مرکز تحقیقات کشاورزی و منابعطبیعی استان بوشهر
Journal Article
2012
07
27
Wheat stubble (WS) and date palm leaf (DPL) were inoculated with <em>Pleurotus florida</em> where in a completely randomized experiment, seven treatments including: 1)untreated WS (UTWS); 2) fungal treated WS at mycelial running stage (MTWS); 3) fungal treated WS after first harvesting of mushroom (FTWS1); 4) fungal treated WS after second harvesting of mushroom (FTWS2); 5) untreated DPL (UDPL); 6) fungal treated DPL at mycelial running stage (MTDPL); 7) fungal treated DPL after first harvesting of mushroom (FTDPL) were prepared. All treatments were sampled for chemical composition and <em>In vivo</em> trial when the voluntary intake and digestibility were determined in sheep. The CP was decreased(P<0.05) in treatments of 3 and 4, and was increased (P<0.05) in treatments of 6 and 7, but the organic matter was decreased (P<0.05). NDF, ADF and ADL were increased (P<0.05) in treatments of 2 and 6 when compared with treatments of 1 and 5 respectively. The DOMI (g/kgMBW) was increased (P<0.05) in treatment of 2 in comparison with treatments of 1 and 4, and in treatment of 6 in comparison with treatments of 4 and 5. It is concluded that DMI, OMI and digestibility of WS and DPL was increased(P<0.05) in mycellial stage in comparison with the untreated WS and DPL, but was reduced(P<0.05) after mushroom harvesting.
قارچ » <em>پلوروتوس فلوریدا</em>« روی کلش گندم و برگ درخت خرما کشت گردید و در قالب یک طرح کاملا تصادفی با 7 تیمار شامل: 1-کلش گندم عملآورینشده، 2-کلش گندم پس از میسیلیومدوانی قارچ، 3-کلش گندم پس از برداشت چین اول قارچ، 4-کلش گندم پس از برداشت چین دوم قارچ، 5- برگ درخت خرمای عملآورینشده، 6- برگ درخت خرما پس از میسیلیومدوانی قارچ، 7- برگ درخت خرما پس از برداشت چین اول قارچ، تهیه شد. ترکیبات شیمیایی نمونههای حاصل از تیمارهای مزبور، تعیین و نیز مصرف اختیاری و گوارشپذیری آنها روی گوسفند شال تعیین گردید. میزان پروتئین خام کلش گندم درتیمارهای 3 و 4، کاهش معنیدار و برگ خرما در تیمارهای 6 و 7، افزایش معنیداری(05/0 P<) یافت در حالی که میزان ماده آلی، روند کاهشی نشان داد (05/0 P<). میزان دیواره سلولی، دیواره سلولی منهای همیسلولز و لیگنین در تیمارهای2 و 6 به ترتیب نسبت به تیمارهای 1 و 5، افزایش معنیداری نشان داد (05/0 P<). مصرف ماده آلی قابل گوارش (گرم در کیلو گرم وزن متابولیکی بدن) در تیمار 2 نسبت به تیمارهای 1 و 4، و در تیمار 6 نسبت به تیمارهای 4 و5 افزایش یافت (05/0P<). بهطورکلی، نتایج نشان دادکه مصرف اختیاری و گوارشپذیری ماده خشک و ماده آلی هر دو ماده خوراکی در مرحله میسیلیومدوانی قارچ، نسبت به تیمارهای عملآورینشده، افزایش معنیداری(05/0P<) را دارا بود در حالی که پس از برداشت محصول قارچ، روند کاهشی نشان داد (05/0 P<).
https://asj.areeo.ac.ir/article_100218_e789130a8c281182fee2666579ee7917.pdf
موسسه تحقیقات علوم دامی کشور
علوم دامی
2588-6436
27
104
2014
10
23
The effect of different levels of walnut leaves (Juglans regia L.) powder and Vitamin E dietary supplementation on the antioxidant activity of blood, performance and egg traits in commercial laying hens
اثر جیرههای حاوی سطوح مختلف برگ گردو و ویتامین E بر وضعیت آنتیاکسیدانی خون، عملکرد و خصوصیات کیفی تخممرغ در مرغهای تخمگذار
233
242
100219
10.22092/asj.2014.100219
FA
وحید
عباسیراد
دانش آموخته کارشناسی ارشد فیزیولوژی دام
خلیل
میرزاده
استادیار دانشگاه کشاورزی و منابع طبیعی رامین خوزستان
مرتضی
ممویی
دانشیار دانشگاه کشاورزی و منابع طبیعی رامین خوزستان
صالح
طباطبایی وکیلی
استادیار دانشگاه کشاورزی و منابع طبیعی رامین خوزستان
مهدی
زارعی
دانشیار دانشگاه شهید چمران اهواز
Journal Article
2013
10
28
The aim of this study was to determine the effect of different dietary levels of walnut leaves powder and vitamin E supplementation on blood antioxidant status, production performance and egg quality characteristics in commercial laying hens. A total number of 216 leghorn Hy-line W-36 (70 week old) strain laying hens used the completely randomized design were divided into 6 groups with 3 replicates and 12 hens per each replicate. Treatments included 100 or 200 mg/kg Vitamin E and 1, 2 or 3 percent of walnut leaves powder and control treatment. The results showed that the using of different levels of vitamin E and Walnut leaves has significant effects on plasma antioxidant capacity (P<0.05), so that the 2 percent of the Walnut leaves treatment have most and control treatment have lowest. The concentration of Malondialdehyde in blood (as index of oxidation of lipids) were not affected by treatments (P>0.05). Also experimental groups were not affected on the percentage of egg production, egg weight, egg mass and feed conversion rate (P>0.05), but feed intake in the 200 mg/kg vitamin E treatment and 2 and 3 percent Walnut leaves treatments decrease (P<0.05). The egg yolk color were significant increase by walnut leaves (P<0.05), but the other quality characteristics were not affected by the treatments (P>0.05). We concluded that walnut leaves could be a new feed additive as antioxidant in poultry nutrition
هدف این آزمایش بررسی اثر سطوح مختلف پودر برگ گردو و ویتامین E بر وضعیت آنتیاکسیدانی خون، عملکرد تولیدی و خصوصیات کیفی تخممرغ در مرغهای تخمگذار بود. تعداد 216 قطعه مرغ تخمگذار لگهورن سویه های-لاین W36 (با سن 70 هفته) انتخاب و در قالب طرح کاملاً تصادفی به 6 تیمار، 3 تکرار و 12 قطعه مرغ در هر تکرار تقسیم بندی شدند. تیمارها شامل تیمار شاهد، تیمارهای حاوی 100 و یا 200 میلیگرم در کیلوگرم ویتامین E و تیمارهای حاوی 1، 2 و 3 درصد پودر برگ گردو بودند. نتایج نشان داد که استفاده از سطوح مختلف ویتامین E و برگ گردو دارای اثرات معنیداری بر ظرفیت آنتیاکسیدانی پلاسمای خون میباشد (05/0>P)، بهطوری که تیمار حاوی 2 درصد برگ گردو بیشترین و تیمار شاهد کمترین ظرفیت آنتیاکسیدانی پلاسما را داشتند. غلظت مالون دیآلدئید سرم خون (به عنوان شاخص اکسیداسیون چربیها) تحت تأثیر تیمارها قرار نگرفت (05/0<P). همچنین گروههای آزمایشی بر درصد تولید تخممرغ، وزن تخممرغ، توده تخممرغ و ضریب تبدیل غذایی تأثیر نداشتند (05/0<P)، اما خوراک مصرفی در تیمار حاوی 200 میلیگرم در کیلوگرم ویتامین E و تیمارهای 2 و 3 درصد برگ گردو کاهش یافت (05/0>P). شاخص رنگ زرده تخممرغ تحت تأثیر تیمارهای برگ گردو افزایش معنیداری نشان داد (05/0>P)، اما سایر خصوصیات کیفی مورد بررسی تحت تأثیر تیمارها قرار نگرفتند (05/0<P). بر اساس مشاهدات، سطح 2 درصد برگ گردو میتواند به عنوان یک منبع جدید از آنتیاکسیدانها در تغذیه طیور مورد استفاده قرار گیرد.
https://asj.areeo.ac.ir/article_100219_234330cd99f0da6135039793897aae54.pdf
موسسه تحقیقات علوم دامی کشور
علوم دامی
2588-6436
27
104
2014
10
23
Estimation of parameters and genetic trend of economic traits in native chickens of West Azerbaijan Province
برآورد پارامترها و روند ژنتیکی صفات اقتصادی در مرغان بومی استان آذربایجان
243
254
100220
10.22092/asj.2014.100220
FA
علی اکبر
قره داغی
استادیار ، موسسه تحقیقات علوم دامی کشور
شعله
قربانی
مربی، موسسه تحقیقات علوم دامی کشور
محمدعلی
کمالی
استادیار ، سازمان تحقیقات، آموزش و ترویج کشاورزی
مختارعلی
عباسی
دانشیار، موسسه تحقیقات علوم دامی کشور
Journal Article
2014
01
26
The data of this study were collected by indigenous chicken breeding centers in the West Azerbaijan for 11 generations. The (co) variance components, heritability's, correlations between traits and breeding values were estimated by multi-trait animal model using WOMBAT software. The genetic trends of traits over 11 generations of selection, using average function of breeding values per generations were estimated. The highest and lowest heritability were estimated for body weight at birth (0.53±0.01) and egg number in the first quarter of production period (0.07 ± 0.02), respectively. The highest and lowest genetic correlation were estimated between body weight at 8 and 12 weeks (0.91) and egg number and egg weight (-0.14), respectively. Genetic trends of body weight at birthday, 8 and 12 weeks of age, at sexual maturity, egg number and egg weight were estimated, -0.03, 3.41, 5.25, 0.99, 0.12 and -0.07 respectively. The results according to the estimated parameters showed that improvement of the mentioned traits are possible by selection
دادههای پژوهش حاضر توسط مرکز اصلاح نژاد مرغ بومی آذربایجان غربی طی 11 نسل جمعآوری شده است. برای برآورد مولفههای واریانس-کواریانس و همچنین پارامترهای وراثتپذیری و همبستگی بین صفات، از دادههای مربوط به صفات وزن بدن در یک روزگی، 8 و 12 هفتگی، سن بلوغ جنسی، تعداد تخم مرغ در سه ماهه اول تولید و میانگین وزن تخم مرغ (در 28، 30 و 32 هفتگی) با استفاده از مدل دام چند صفته در نرم افزار WOMBATو با روش حداکثر درستنمایی محدود شده استفاده شد و ارزشهای اصلاحی همه پرندهها پیش بینی شد. روند ژنتیکی صفات مورد مطالعه طی 11 نسل انتخاب با استفاده از تابعیت میانگین ارزش اصلاحی بر نسل برآورد شد. بیشترین و کمترین وراثتپذیری به ترتیب مربوط به صفات وزن بدن در یکروزگی(01/0±53/0) و تعداد تخممرغ در سه ماهه اول تولید(02/0±07/0) برآورد شد. بیشترین همبستگی ژنتیکی بین صفت وزن بدن در 8 هفتگی با 12 هفتگی(91/0) و کمترین آن مربوط به صفات تعداد تخممرغ با میانگین وزن تخممرغ(14/0-) برآورد شد. روند ژنتیکی صفات وزن بدن در یکروزگی، 8 و 12 هفتگی، سن بلوغ جنسی، تعداد تخممرغ و وزن تخممرغ به ترتیب 03/0-، 41/3، 25/5، 99/0، 12/0 و 07/0- برآورد شد. نتایج این تحقیق با توجه به پارامترهای برآورد شده نشان میدهد که امکان بهبود صفات مورد مطالعه و افزایش میانگین آنها، با استفاده از روشهای مناسب انتخاب ژنتیکی وجود دارد.
https://asj.areeo.ac.ir/article_100220_c9dba965faf2e22b638ffbeb30e0e578.pdf